panisapanisa، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

بهترین بهانه ی نفس کشیدن مامان و بابا

چند ماهه گذشته پانیسا عشقم

سلام عســـــــــل مامان گلچینی از عکسهای شش ماهه اخیر رو میذارم برات...البته جدیدا خیلی دوست نداری که ازت عکس بگیرم...برا همین منم اذیتت نمیکنم و کمتر عکس میگیرم علاقه زیادی به تاب خوردن از دسته تردمیل داری...البته همراه باهاش حتما شعر تاب تاب عباسی رو هم میخونی البته اینجا هم روش خوابیدی.پتو هم کشیدی پانیسا تو سرزمین عجایب اینجا هم گیرررر داده بودی که اسباب بازیهاتو با خودت ببری تو جات...بعدم خوابت برد یه مدت یه روز در میون با همدیگه میرفتیم پیاده روی...البته بعده یه مدت دیگه نتونستیم که بریم...چون دیگه دوست نداشتی تو کالسکه ات بشینی و میخواستی بیایی پایین و شیطونی کنی ...
19 بهمن 1393

تاخیر طولانی

سلام عزیـــــــــــزم پانیسا جونم مامان بالاخره بعده شش ماه فرصت کرد بیاد وبلاگتو آپ کنه دخملی ماشالا هزار ماشالا شما از بس شیطون شدی که دیگه مامان کمتر فرصت میکنه بیاد اینجا و اگه لپ تاپ رو روشن ببینی که دیگه هیچــــــــــی  مامانو ببخش دخترکم... شاید کمتر فرصت کنم ولی بالاخره میام گلچینی از عکساتو برات میذارم                                   علاقه زیادی به پشت پنجره اتاق خ...
9 بهمن 1393
1